علم ديني رابط انسان با خداست ، او بايد در درجه اول علوم ديني را در خود به صورت ملكه داشته باشد نه علم محض ، هم چنين قبل از تعليم به تهذيب و تنوير خود و ديگران بپردازد .[3]   

حضرت امام خميني (ره) مي فرمايد : همانطور كه معلم ديني فقط اگر بخواهد علوم ديني را ياد بدهد و توجه به اخلاق ديني نداشته باشد توجه به سازندگي اين طفل يا اين جوان نداشته باشد اين غائله به بار مي آورد و كشور را به تباهي مي كشد ، معلم علوم ديني نيز چنين است . [4]

برخي از عوامل بر انگيزاننده از طرف معلم عبارتند از :

1-  هدف از تدريس براي معلم كاملاً روشن و آنرا براي دانش آموزان بازگو كند .

2- رفتار معلم بايد در حد امكان با در نظر گرفتن شرايط و موقعيت ها دوستانه و برادرانه و متكي بر نفس باشد تا در دانش آموزان نفوذ كند .

3- ايجاد رقابت سالم و متعادل در بين دانش آموزان ، به شكلي كه رقابت هاي انفرادي از بين برود و دانش آموزان عوض گروه ها با هم به رقابت بپردازند ، كار گروهي موجب كاهش رقابت انفرادي مي شود . [5] 

4- انگيزش مثبت ((تعيين جوايز و تقدير و ... )) موجب تسريع پاسخ هاي مطلوب مي شود در حاليكه انگيزش هاي منفي ( ترس از تنبيه و ... ) معمولاً يادگيري را كند و به تعويق مي اندازد . [6]

     

5- انگيزش زماني كاملاً مؤثر است كه دانش آموزان خود در تعيين و بر قراري هدف ها دخالت داشته باشند و همچنين ياد گيرنده ، بين آنچه ياد مي گيرد و هدف هاي خود رابطه اي مشاهده كند . [7]

6- تحقيقات نشان داده است موقعي كه دانش آموزان احساس خوبي در باره يك معلم دارند درس مربوطه را بيشتر مطالعه كرده ، توجه بيشتري به درس مي كنند ، لذا معلمان بايد با مطالعه به كلاس رفته كه اين باعث كاهش اضطراب و احاطه كافي آنها به مطلب و درس مي شود ، ظاهر تمييز و ساده باعث جذب فراگيران و برعكس ظاهري كثيف و ژوليده و نا مرتب تدريس خوب را هم بي اثر خواهد كرد .

7- تغيير لحن صدا و پرهيز از صداي يكنواخت ، عدم تغيير لحن و طنين يكي از عوامل حواس پرتي ، چرت زدن و خميازه كشيدن مخاطب است ، پس سخن معلم بايد قاطعانه ، مؤدبانه ، شاد و آرام باشد تا تدريس جاذبه بيشتري داشته باشد .

كلام و طنين در مجموع 45 درصد اطلاعات ما را منتقل مي كنند در حالي كه 55 درصد اطلاعات از طريق حركات انتقال مي يابند كه بيشتر از همه به حركات موزون و هماهنگ دست مربوط مي شود و پس از آن به تغيير چهره ، قيافه و ( حركات عضلات صورت ) و تغيير حالت و ژست يا تغيير مكان مرتبط است .

8- استفاده از روش هاي تدريس فعال و نوين در كلاس ديني باعث تقويت فراگيري درس مربوطه       مي شود زيرا در اين روش ها ذهن فعال مي شود و معلم شرايط را مساعد كرده و راهنما و هادي است ،   مهارت هاي ذهني از قبيل ، كاربرد ، فهم تجزيه و تحليل تقويت مي گردد چون يادگيرنده ، فعاليت ذهني و عمل مي كند ، روابط بين گروهي تقويت مي شود و اعتماد به نفس افراد تقويت مي شود و كاوشگري تحقيق در افراد پرورش مي يابد و روح خلاقيت از طريق تدريس تقويت مي شود .

دكتر سيف در كتاب روانشناسي پژوهش معتقد است كه بهترين راه ايجاد علاقه در دانش آموزان بهبود شرايط يادگيري و افزايش سطح كيفي و روش هاي آموزشي است لذا ايشان فنون زير را در بالا بردن انگيزش موثر مي داند :

الف – اهداف آموزشي را براي دانش آموزان بيان نمايد .

ب- از تشويق هاي كلامي چون خوب ، عالي ، احسنت ، آفرين پس از عملكرد درست دانش آموزان از تدابير موثر آموزشي است . ولي تشويق پيش از حد اثرش را از دست مي دهد .

ج – از آزمون ها و نمرات به عنوان وسيله اي براي دادن بازخورد به دانش آموزان درمورد نحوه عملكرد و ميزان يادگيري آنان است نه به عنوان وسيله اي جهت ارعاب و تنبيه آنان .

د – از خاصيت برانگيختگي مطالب استفاده شود كه سبب تحريك حس كنجكاوي ياد گيرنده در او و ايجاد انگيزه مي شود .

ه – مطالب آموزشي را از ساده به دشوار ارائه دهيد . كه باعث موفقيت دانش آموزان و انگيزش آنان را افزايش مي دهد .

و – معلم بايد از ايجاد رقابت بين دانش آموزان كه به كسب موفقيت در معدودي از آنان و شكست اكثريت مي انجامد جلوگيري كند . به عنوان مثال براي جلو گيري از ايجاد رقابت ناسالم ميان دانش آموزان در       بحث هاي كلامي ، معلم بايد در جريان بحث پس از گفتن نام دانش آموزان به طرح سؤال بپردازند ، نه اينكه ابتداء سؤال را طرح كند و بعد از كلاس بخواهد تا هر كه مي تواند به طور داوطلبانه به سؤال او جواب دهد .

ز – هنگام آموزش مطالب تازه از مثال هاي آشنا استفاده كنيد و هنگام كاربرد مطالب آموخته شده از موفقيت هاي تازه استفاده نمايد ، اين اقدام به جريان يادگيري سرعت مي بخشد .

ح – به دانش آموزان مسايل و تكليفي بدهيد كه نه خيلي ساده و نه خيلي دشوار باشد . سطح مسايل و تكاليف درسي بايد منطبق بر سطح توانايي ياد گيرنده باشد .

ط- تا آنجا كه ممكن است مطالب درسي را به صورت معني دار و در ارتباط با موفقيت هاي واقعي زندگي ارائه دهيد و در حد امكان در انجام فعاليت هاي آموزشي به ياد گيرندگان آزادي عمل بدهيد ، معلم بايد فرصت يادگيري اكتشافي را براي دانش آموزان فراهم كند ، تا دانش آموزان خود به كشف معني مطالب بپردازند . [8]

همچنين آموزش بصورت غير مستقيم تاثيرش بيشتر از آموزش مستقيم است لذا استفاده از داستان ، شعر ، نمايشنامه و شرح حال بزرگان توصيه مي شود .

استفاده از شيوه قصه گويي و داستان ، در تدريس ديني و قرآن مي تواند در تفهيم به بچه ها كمك كند و مانع خستگي آنان شود ، كه معلم بايد با لحني آرام و سنجيده و مناسب سخن گويد و به فراگيران توجه و نگاه يكسان داشته باشد و عدالت آموزشي را در همه حال حفظ كند . [9]

اهميت و فايده روش هاي تدريس فعال درس دين و زندگي

قبل از اين گفته شد يكي از عواملي كه موجب ايجاد علاقه و انگيزه و رغبت در دانش آموزان مي شود روش تدريس فعال است ، در روش تدريس فعال به دانش آموزان فرصت درست فكر كردن و روش حل مسأله با كمك يكديگر ، بحث و مباحثه پيرامون مسائل درس داده مي شود دانش آموز به فعاليت و تكاپو مي افتد و از حالت انفعال محض و صرفاً سكوت و گوش دادن خارج ، از قوه فكر و انديشه اش بهره مي گيرد و تدريس از يكنواختي و معلم محوري به ارتباط و تعاملي دو سويه و فعال بين معلم و دانش آموزان و خود دانش آموزان با هم تبديل مي شود ، در روش هاي تدريس فعال يادگيري عميق تر و پايدار تر از روش تدريس سنتي و معلم محوري (سخنراني) است .

در روش تدريس معلم محوري (سخنراني) غالباً معلمان فعال و دانش آموزان منفعل اند ، تعامل اندكي بين معلم و دانش آموز وجود دارد زيرا يادگيري صرفاً از طريق قواي شنوايي و به مقدار كم بينايي است و چون دانش آموزان فعاليت و تحرك كمتري دارند و كمتر از قواي فكر و انديشه خود استفاده مي كنند پس از مدت كوتاهي دچار خستگي و بيحالي مي شوند ، گويا كلاس براي آنها حكم زنداني را دارد كه به اجبار در آن گرفتار شده اند ، لذا پس از مدتي دست ها يكي پس از ديگري به هوا بلند مي شود آقا اجازه دهيد بيرون رويم براي فلان كار و يا با كسالت و سكوت در حاليكه فكر و روح آنها خارج از كلاس است معلم را نگاه مي كنند و گوش مي دهند ، در حاليكه چيزي ياد نمي گيرند و از درس و كلاس و مدرسه متنفر و بيزار مي شوند ، روش يادگيري آنها غالباً حفظ و به حافظه سپردن و امتحان را با موفقيت گذراندن و پس از امتحان فراموشي           آموخته هائيست كه به حافظه سپرده اند ، نتيجه اين نوع تدريس عدم تحقق اهداف و انتظارات                آموزش و پرورش ازتدريس ديني و قرآن است كه غالبا ً به انواع نگرش هاي غلط و انحرافي منجر و دين گريزي و ضعف ايمان و عدم پايبندي به موازين اخلاقي از نتايج تاسف بار آن خواهد بود ، اگر مي خواهيم تدريسي موفق داشته باشيم و به اهداف مورد نظر دست يابيم در درجه اول رضايت ذات اقدس باري تعالي را جلب نمائيم و از طرف ديگر دانش آموزان راضي ، و خود نيز از نظر وجداني راضي باشيم بايد به فكر تغيير اساسي در نحوه تدريس خود باشيم ، موفقيت در اين امر نيازمند همتي والا و بكار گيري مديريتي توانا و در آميختن علم و هنر درست انديشيدن و صبر و شكيبايي و نظارتي مستمر است كه در صورتيكه به حساسيت شغلي خود و تعهد ديني و اخلاقي كه در پيشگاه خدا داريم واقف باشيم كاري سهل و آسان خواهد بود و هدفي است دست يافتني ، نتيجه آن تربيت دانش آموزاني متعهد ، مومن به دين ، قرآن و خدا و پيامبر و اهداف و آرمان هاي نظام اسلامي خواهد بود و بهترين توشه راه و ثمره عمر ما نيز خواهند بود .

لذا در اينجا براي آشنايي دبيران محترم دين و زندگي به تعدادي از روش هاي تدريس فعال درس دين و زندگي مي پردازيم و هر يك از آنها را مختصراً شرح مي دهيم ، لازم است يادآوري شود كه آنچه در اينجا گفته مي شود همه روشهاي فعال تدريس نيست ، ممكن است دبيران محترم با ابداع و خلاقيت هاي خود    روش هاي ديگري را نيز مد نظر داشته و در كلاس به كار ببرند ، مهم اين است كه روش تدريسي را در كلاس پياده كنيم كه توأم با فعاليت ، بهره گيري از فكر و انديشه بحث و مباحثه ،‌ خلاقيت ، ابتكار و حركت و تكاپوي دانش آموزان باشد .  

انواع روش هاي فعال تدريس ديني و قرآن

الف – روش همياري   

ب- روش پرسش و پاسخ

ج- روش مباحثه

د- روش داستان گويي

ذ – نمايشنامه اي

ر- الگويي

ز – گردش علمي

س- بارش يا طوفان فكري

ش- روش تلفيقي

الف – روش همياري : يكي  از روش هاي فعال تدريس ، روش همياري است در اين روش دانش آموزان را به گروه هاي سه يا چهار نفري تقسيم مي كنيم بهتر است اعضاي گروه از دانش آموزان زرنگ ، متوسط و تنبل باشند و گروه شان را تغيير ندهند ، از اعضاي گروه مي خواهيم خيلي آهسته صندلي هايشان  را به هم نزديك كنند ، تا بتوانند با هم تبادل نظر كنند ، در ضمن از گروه هاي ديگر فاصله داشته باشند ، بهتر است معلم سؤالاتي را در باره موضوع درس  مطرح كنند كه پاسخ آنها از مطالعه همه درس فهميده شود ، اهداف آموزشي و كلي درس براي دانش آموزان به روشني بيان شود ، سپس از آنان خواسته شود درس را به سه قسمت تقريباً مساوي تقسيم كنند و هر كدام از اعضاي گروه يك قسمت از درس را بخواند براي انجام اين كار بيست دقيقه به آنها وقت مي دهيد ، ممكن است در ابتدا با مخالفت دانش آموزان مواجه شويد وبا بهانه جوئي هايي چون اين كار سخت است ما نمي توانيم در اين مدت درس را مطالعه كنيم ، بهتر است با محبت و حوصله آنها را وادار به انجام مطالعه كنيد ، در اين مدت بر كار آنها نظارت داشته و پاسخ سؤالاتشان را بدهيد پس از سپري شدن مدت مقرر بيست دقيقه ديگر به آنها فرصت دهيد كه هر كدام قسمتي را كه خوانده براي بقيه اعضاي گروه توضيح دهد ، ابتدا قسمت اول  توضيح داده شود و بعد به ترتيب قسمت هاي دوم و سوم توضيح داده شوند هر كس بايد تلاش كند مطالبي را كه خوانده خوب به اعضاي گروهش ياد دهد ، اگر دانش آموزي با مشكلي مواجه شد ابتدا با اعضاي گروه خود در ميان بگذارد ، اگر اعضاي گروه نتوانستند مشكل او را حل كنند مي توانند از گروه هاي ديگر كمك بگيرد اگر دانش آموزان مشكل واحدي داشتند  مي توايند كار كلاس را متوقف كنيد و آن مشكل را خودتان براي همه دانش آموزان توضيح دهيد ، شما  مي توانيد گروه هائي كه فعاليتشان بيشتر است امتياز بدهيد ، به گروه هايي كه مطالب را زود تر تمام مي كنند بگوئيد مروري ديگر بر مطالب داشته باشند تا كار همه گروه ها تمام شود ، سپس هر گروه كاغذي آماده كرده و اين سؤال ها را نوشته و پاسخ دهيد ، اگر امكانات تكثير وجود داشته باشد مي توانيد سؤال ها را تكثير كرده و در اختيار گروه ها  قرار دهيد ، اعضاي گروه با توجه به مطالبي كه خوانده و براي هم توضيح داده و به تبادل نظر پرداخته و به جواب واحدي دست يافته و پاسخ ها را بر روي ورقه خود بنويسند ، به اين كار نيز بيست دقيقه وقت دهيد ، سپس از آنها بخواهيد كتاب ها را باز كرده و با توجه به كتاب پاسخ صحيح سؤالات را بيابند و با جواب هاي خود مقايسه نمايند و هر گروه براي خود نمره گذاري كند ، براي اين كار نيز پانزده دقيقه وقت دهيد بعد از اتمام كار درس را جمع بندي كنيد از نمايندگان گروه ها بخواهيد كه به نوبت جلوي تخته سياه آمده و نتيجه درس را به ترتيب موضوعات و سؤالات اساسي درس روي تخته سياه بنويسند ، در پايان به سؤالات دانش آموزان پاسخ دهيد .

ارزشيابي و امتحان را در جلسه بعد به روش هميار مي توانيد اجرا كنيد براي برگزاري امتحان لازم است دانش آموزان موارد زير را انجام دهند .

الف -  بيست دقيقه به آنها فرصت دهيد تا مطالب درس را مرور كنند .

ب -  سپس صندلي ها را مرتب كرده ، سؤالات را در اختيار آنها قرار دهيد .

ج -  بيست الي بيست و پنج دقيقه به آنها فرصت دهيد تا هر كس به صورت فردي روي سؤالات فكر كرده و با دقت پاسخ آنها را روي ورقه خود بنويسد .

د- سپس از آنها بخواهيد اعضاي گروه ها صندلي ها را نزديك هم قرار دهند به صورت گروه همياري نوشته تا به جواب واحدي برسند ورقه خود را كامل نمايند ،‌به اين مرحله نيز مي توان 15 الي بيست دقيقه وقت دهيد . در اين مرحله اعضاي گروه مي توانند با هم آهسته بحث و تبادل نظر كنند ولي نبايد با گروه هاي ديگر حرف بزنند .

ر- بعد از اتمام اين مرحله برگه همه دانش آموزان را جمع آوري كرده و از هر گروه به طور تصادفي يك برگه را براي تصحيح انتخاب كنيد و نمره آن را براي همه اعضاء گروه هميار منظور نمائيد .

ز – در پايان خود به كمك دانش آموزان پاسخ صحيح سؤالات را بدهيد .

در اين روش حس مسئوليت پذيري و هم ياري در دانش آموزان تقويت شده و آنان براي يادگيري تلاش مي كنند ، صميميت و همدلي آنان بيشتر شده حس اعتماد به نفس در آنان بيشتر مي شود ، اعضاي گروه به علت مسئوليتي كه در برابر گروه دارند تلاش مي كنند درس را خوب ياد بگيرند زيرا در صورت اهميت ندادن به درس از جانب بقيه اعضاي گروه مورد اعتراض قرار مي گيرند .

ويژگي هاي يادگيري مشاركتي (همياري)

در چنين محيطي دانش آموزان ياد مي گيرند در اوقاتي كه نياز به كمك دارند به جاي اينكه معلم منبع اصلي قرار گيرد ، هم كلاسي ها مرجع مهم و با ارزش محسوب مي شوند .

شعار كلاس همياري اين است : ((يا همه نجات مي يابيم و يا همه غرق مي شويم )).

پس اولين مشخصه ي اساسي محيط ياد گيري هميار وابستگي مثبت است . دومين مشخصه ي اساسي يادگيري از طريق همياري كه دست به دست وابستگي مي دهد : پاسخگويي فردي است . هر دانش آموز بايد بداند كه مسئول است مواد درسي را ياد بگيرد . ((هيچ كس اجازه ندارد مستمع آزاد باشد و يا از زير بار وظايف گروه شانه خالي كند )) .

جانسون علاوه بر دو مشخصه فوق بر آموزش مهارت هاي اجتماعي نيز تاكيد مي كند . معلمان براي موفقيت گروه هاي هميار بايد موارد زير را رعايت كنند :

- هنگامي كه دانش آموزان در يك گروه كار مي كنند رفتار آن ها را زير نظر داشته باشند .

- نتايج حاصل از مهارت هاي اجتماعي اي را كه دانش آموزان به كار مي برند به آنان بگويند و به آنها كمك كنند تا از اين مهارت ها استفاده كنند .

- در مواقع مناسب براي آموزش مهارت هاي ضروري در كار گروه مداخله كنند .

بعضي از فوايد ياد گيري از طريق همياري چيست ؟

يادگيري از طريق همياري كمك مي كند تا :

1-  پيشرفت تحصيلي دانش آموزان بالا رود .

2-  ارتباط هاي مثبت بين دانش آموزان ايجاد شود .

3-  به دانش آموزان تجاربي منتقل شود كه براي توسعه ي اجتماعي ، رواني و شناختي سالم به آن نياز دارند .

مرور تحقيقات در باره ي اثر بخشي روش يادگيري از طريق همياري :

پيشرفت تحصيلي بالاتر ، ياد سپاري افزون تر ، ارتباطات مثبت ناهمگن بيشتر ، انگيزه ي دروني بالاتر ، حمايت اجتماعي بيشتر ، رفتار مربوط به تكليف بيشتر .

نگرش بهتر نسبت به معلمان ، نگرش بهتر نسبت به مدرسه .

فوايد جانبي يادگيري از طريق همياري

1-  وقتي كه دانش آموزان براي رسيدن به هدفي مشترك كار مي كنند فعاليت آموزشي تبديل به  فعاليتي  مي شود كه تمام همسالان به آن ارزش مي نهنند

2-    دانش آموزان انگيزه مند مي شوند تا به يادگيري هم ديگر كمك كنند .

3-    دانش آموران مي توانند زبان (معلم )را براي هم ديگر به زبان (دانش آموز ) تبديل كنند

4-    دانش آموزاني كه براي هم ديگر توضيح مي دهند از را ه انجام دادن ياد مي گيرند

5-  وقتي دانش آموزان مجبور شوند افكارشان را سازماندهي كنند تا ايده ها را براي هم تيمي ها ي خود توضيح دهند  ، بايد در گير فرايند ي شناختي شوند كه فهم خودشان را تا حد زيادي تقويت مي كند

6-    اعضاي تيم مي توانند به طور فردي به همديكر توجه و كمك كنند

در روش هاي فعال تدريس بر خلاف روش هاي آموزشي انفرادي ،تعامل اجتماعي احساس مسوليت ،انگيزه دروني ، رابطه مطلوب بين خود شاگردان و معلمان با شاگردان ،رابطه نزديك بين آموخته ها و شرايط واقعي زندگي به نحو شايسته اي وجود دارد .

((همانطور كه پياژه نشان داد بيشتر آموخته هاي مهم ما حاصل تعامل با ديگران است .اگر دانش آموزان در مورد يك كتاب ، تكليف ويا يك مسأله فقط نظرات ، واكنش ها و پرسش هاي خود را داشته باشند ،يادگيري آنان به اندازه ي زماني كه به نظرات ديگران دسترسي داشته باشند ، پر بار نخواهد بود . كار انفرادي هميشه يا اغلب اوقات در تنهايي انجام مي شود .و نهايتاً خسته كننده است . مطمئناً دانش آموزان به اينكه بتوانند مستقلاً كار كنند احتياج دارند ، ولي اغلب آموخته هاي آنان حاصل كار و تعامل با ديگران است )) .                             ( اليس – والن ، 1382 ).

روش تدريس به شيوه پرسش و پاسخ

در اين روش معلم ابتدا اهداف كلي و آموزشي درس را در قالب سؤالات اساسي درس بيان مي كند ، از يكي از دانش آموزان خواسته مي شود تا سؤالات اساسي درس را با خط زيبا روي تابلو بنويسد ، معلم         محور هاي اصلي و اهداف آموزشي را بيان مي كند ، از دانش آموزان مي خواهد در كلاس فعاليت داشته باشند و با تفكر و تامل بيشتر درس را در كلاس بفهمند و ياد گيرند دانش آموزاني كه در كلاس فعاليت داشته باشند و تا آخر ساعت آمادگي خود را حفظ كنند حتماً براي آنها نمره فعاليت منظور خواهد شد براي شروع كار معلم از يكي از دانش آموزان مي خواهد قسمت اول درس را به آرامي و شمرده بخواند ، در اين مدت دانش آموزان بايستي با دقت تمام گوش دهند به آنان گوشزد شود كه از همين حالا كه خواندن شروع شده تدريس نيز شروع شده است لذا بايد با دقت تمام گوش دهيد تا بتوانيد به نكات مطرح شده آن پاسخ دهيد ، بعد از اين كه آن مبحث تمام شد ، معلم چند سؤال را از مبحثي كه خوانده شده را مطرح مي كند، در اين قسمت تدريس ، توضيحات و راهنمايي هاي معلم در رابطه با نكات مطرح شده بهتر است به صورت جملات انشائي و امر ونهي ها و اشارات خيلي كوتاه وگذرا باشد. و حالت توضيحي وسخنراني به خود نگيرد ، ديگر اين كه بهتر است مبحثي كه روي آن كار مي شود خيلي زياد نباشد، زيرا در اين صورت براي دانش آموزان خسته كننده خواهد بود .

مثلاً اگر يك مبحث هشت الي ده سطري موضوع بحث و تدريس است سه الي چهار سئوال و نكته از آن مطرح شود و يا ممكن است دو سئوال كلي تر در آن مطرح شود سپس به دانش آموزان بر اساس نكات طرح شده پنج الي شش  دقيقه فرصت داده شود تا مطلب را خوب بخوانند به طوري كه بتوانند در كلاس نيز توضيح دهند بهتر است معلم زمان را به خوبي زير نظر داشته باشد و زياد وقت ندهد زيرا وقت اضافي بازي و سر و صداي دانش آموزان را به همراه دارد، البته اگر دانش آموزان كوشا باشند و همه مشغول مطالعه ،‌ممكن است با اينكه وقت تمام شده ،‌تعدادي از آنها درخواست وقت اضافي كنند معلم مي تواند يك الي دو دقيقه ديگر را نيز به آنها وقت دهد پس از اينكه وقت مطالعه تمام شد معلم اعلام مي كند به همه دانش آموزاني كه نكات و سؤالات درس را خوب خوانده اند و آمادگي جواب دارند دست بالا كنند ، در ضمن اعلام مي كند از كسانيكه دست بالا نمي كنند نيز پرسيده مي شود .

با اعلام معلم بيشتر دانش آموزان كلاس دست خود را به نشانه آمادگي بالا مي برند معلم به دانش آموزان گوشزد مي كند كه اعلام آمادگي براي همه ي سئولات مطرح شده بايد باشد نه يك مورد و يا مورد اول آن ‌لذا دانش آموزاني كه دست بالا كرده اند چند نكته ي مطرح شده را خوب خوانده و با تامل وانديشه خود آن را فهميده اند .

معلم نكته اول را از دو نفر از دانش آموزان يك نفر كه دست بالا كرده ويك نفر كه دست بالا نكرده     مي خواهد كه توضيح دهند، در اين مرحله معلم سئوال را مطرح ميكند و دانش آموز از جاي خود بلند شده وپاسخ سؤال را براي همكلاسي هاي خود توضيح مي دهد ، بعد خود معلم پاسخ كامل تر را با مثال هاي متنوع تري به طور كاربردي بيان مي كند ، سؤال دوم ، سوم و چهارم نيز به اين ترتيب مطرح مي شود و هر بار از دو نفر از دانش آموزان خواسته مي شود پاسخ دهند و معلم خود نيز نتيجه و اصل كلام را پاسخ مي دهد بعد از قسمت اول درس قسمت دوم ، سوم و چهارم درس به همين شيوه تدريس مي شود ، تا آخر ساعت كلاس حالت مطالعه و پرسش و پاسخ دارد و دانش آموزان حالت تحرك و جنب و جوش ، در اين شيوه ممكن است بعضي از دانش آموزان در حين پرسش و اعلام آمادگي سرو صدا كنند و بخواهند از آنها پرسيده شود بهتر است از آنها خواسته شود آرامش خود را حفظ كنند و از آنها نيز پرسيده شود ، معلم نيز بهتر است صبر و حوصله داشته باشد ، تا بتواند كار خود را در كلاس به خوبي دنبال كند ، در حين تدريس ممكن است به يك فعاليت كلاسي مانند تدبر در آيات تفكر كنيد ، بهتر بينديشيد ، برخورد كنيد مي توانيد براي انجام هر يك از اين فعاليت ها چند دقيقه به دانش آموزان فرصت دهيد تا آن فعاليت را انجام دهند بعد از دانش آموزان خواسته شود اعلام آمادگي كنند و از چند نفر از آنها بخواهيد جواب درست فعاليت را براي همكلاسي هاي خود بلند و رسا پاسخ دهند .

نكاتي را كه معلم در اين روش بايد رعايت كند و زير نظر داشته باشد به شرح زير است .

الف - معلم ،‌ اهداف آموزشي و فايده اين روش و روش انجام كار را در كلاس بخوبي براي             دانش آموزان بيان كند.

ب-  معلم بايد در حين انجام كار وقت و زمان را مرتب زير نظر داشته باشد .

ج-  معلم بايد همه دانش آموزان را مد نظر داشته باشد و از همه آنها پرسش و پاسخ به عمل آيد نه اينكه گروهي از دانش آموزان زرنگ وقت وكلاس را در اختيار گيرند و به دانش آموزان كم رو و گوشه گير توجه نشود ، البته بايستي در كلاس حالتي بوجود آيد كه دانش آموزان احساس نكنند اگر يك بار در كلاس مطالب را پاسخ داده اند ديگر از آن ها سؤال نمي شود ، لذا براي جلو گيري از اين كار از دانش آموزاني كه احساس مي كنيد ممكن است آمادگي كامل نيز نداشته باشند ويكي دوبار پاسخ داده اند نيز دوباره پرسش كنيد تا تفكر وتامل وتلاش تا آخر ساعت در همه دانش آموزان كلاس حفظ شود .

د-  معلم مي تواند اسامي دانش آموزان كلاس را در دفتري جداي از دفتر ارزشيابي( دفتر جيبي ) داشته باشد و نمره فعاليت آنها را در آن دفتر ثبت كند تا دانش آموزان احساس كنند تلاش وفعاليت آنها بدون پاسخ گذاشته نمي شود .

و- بهتر است مطالب درس در هر جلسه توسط چند نفر از دانش آموزان قرائت شود ونه اينكه همه مطالب وقسمتهاي درس توسط يك نفر خوانده شود مثلا اگر درس به چهار قسمت تقسيم شده است ، هر قسمت توسط يك نفر قرائت شود ، خلاصه اينكه تا حد امكان به همه دانش آموزان در قرائت درس و پرسش و پاسخ وتوضيح نكات درس توجه يكسان شود .

ز-  در پايان تدريس بهتر است معلم نكات مهم و چكيده درس را به كمك دانش آموزان در قالب چند جمله كامل ويا تحت عنوان پيام درس روي تابلو بنويسد .

ارزشيابي درس در جلسه بعد بصورت شفاهي ويا به شيوه همياري توسط دبير ديني محترم انجام  مي گيرد .

تدريس به شيوه مباحثه

يكي از شيوه هايي كه از دير باز در حوزه علميه بين طلاب رواج داشته و تاثير خوبي در يادگيري دارد         بطوريكه درس خوب فهميده مي شود و مطالب درس به لايه هاي دروني ذهن نفوذ مي كند وبه خاطر سپرده  مي شود روش مباحثه است ، دبيران محترم ديني اين روش را نيز مي توانند در كلاس پياده كنند و از آيات در جهت رشد فكري وذهن دانش آموزان و فرآيند ياددهي يادگيري بهره گيرند ، در اين روش گروه ها دو عضوي هستند و يكي از اعضا نقش معلم را بر عهده  مي گيرند وآنچه را كه فرا گرفته به عضو ديگر گروه ياد مي دهد ، عضو فرا گيرنده نيز بايستي در طول اين كنش متقابل با پرسيدن سؤال ودر خواست توضيح بيشتر با هم گروهي خود به فعاليت بپردازد .

در اين روش يك قسمت درس را هر يك از اعضاء گروه مطالعه مي كنند و هر دانش آموز مسئول بخش تعيين شده و تدريس آن به ديگري است ، سپس قسمت هاي ديگر درس را مطالعه و آن را براي يكديگر توضيح مي دهند و بحث مي كنند .

در اين روش معلم بايد قبلاً اهميت تدريس به اين شيوه و اهداف آموزشي را براي دانش آموزان بيان كند معلم مي تواند درس را به چند قسمت تقريباً مساوي تقسيم كند ، سپس دانش آموزان را به گروه هاي دو الي سه نفري تقسيم كند و با تعيين وقت هر قسمت را مطالعه و مباحثه نمايند اگر گروه ها دو نفري باشند كار سريع تر خواهد بود ولي اگر گروه ها بيشتر از دو نفر باشند روند كار كند تر و يادگيري عميق تر خواهد بود زيرا تعداد افراد بيشتري درس را توضيح خواهند داد و مباحثه توسط دانش آموزان بيشتري انجام مي گيرد ، با توجه به تعداد اعضاي گروه مي توانيد به دانش آموزان وقت مطالعه و مباحثه دهيد اگر تعداد دانش آموزان بيشتر باشد وقت بيشتري به آنها مي دهيد و هر گاه تعداد گروه ها دو نفري باشند وقت كمتري به آنان خواهيد داد ، در مدت مطالعه كه زمان آن را خود تعيين مي كنيد از دانش آموزان بخواهيد هر كس قسمت خود را مطالعه كند بعد از اتمام مطالعه از آنان بخواهيد قسمتي را كه مطالعه كرده اند براي اعضاء گروه خود توضيح دهند ديگران  نيز اين كار را متقابلاً انجام دهند بعد از پايان هر قسمت معلم مي تواند از چند نفر از دانش آموزان در تيم هاي مطالعاتي كلاس بخواهد مطالب مباحثه شده را براي دانش آموزان توضيح دهند (تدريس نمايند) براي تشويق بيشتر دانش آموزان بهتر است معلم به تدريس و توضيح آنان ارج نهد و نمره فعاليت براي آنان منظور دارد ، همه قسمت هاي درس به اين شيوه مي تواند ابتداء مطالعه و سپس مباحثه شود بهتر است معلم براي هر قسمت وقت معيني در نظر گيرد تا از اين فرصت به نحو مطلوب استفاده شود ، در صورتيكه وقت اجازه دهد بهتر است معلم از تعدادي از دانش آموزان بخواهد مطالب را براي دانش آموزان كلاس توضيح دهند ، به اين ترتيب همه قسمت هاي درس درمدت زماني كه معلم تعيين مي كند مطالعه و مباحثه مي شود . معلم در پايان هر قسمت    مي تواند مطالب را در مدت كوتاهي جمع بندي كند و به پاسخ سؤالات مطرح شده بپردازد ، در حين انجام كار معلم بايد بر كار گروه ها نظارت داشته باشد زمان را مرتب پيگيري كند و به آنان اعلام نمايد ، با در خواست گروه ها مي تواند وقت و زمان بيشتري به آنان دهد ، هنگام مباحثه بهتر است صندلي ها رخ به رخ مقابل هم باشند وگروه ها كمي با هم فاصله داشته باشند ، ارزشيابي هر درس بهتر است در پايان درس و در جلسات بعدي باشد ، در اين روش ارزشيابي مي تواند به شيوه همياري و يا شفاهي باشد .

تدريس به روش داستانگويي

معلم مي تواند با بهره گيري از داستانهاي زيبا فطرت خداشناسي دانش آموزان را با صفاتي همچون    عظمت ، بخشندگي ، مهرباني ، دانايي و توانايي خداوند آشنا سازد و زمينه تقويت خدا باوري را در او ايجاد نمايد ، براي اينكه خداشناسي فطري قوت و قوام بيشتري پيدا كند ، مي توان از داستان ها و تمثيل هاي مناسبي مانند نمونه زير بهره برد :

- بحث و گفتگوي حضرت ابراهيم (ع) با نمرود ، زماني كه نمرود ادعاي خدايي كرد و تمام صفات الهي را به خود نسبت داد ، ابراهيم (ع) با خاطري مطمئن و بياني ساده در پاسخ او گفت : پروردگار من كسي است كه جان مي بخشد و جان مي ستاند تنها اوست كه مردم را به وجود مي آورد و مي ميراند و عوالم بي شمار     مي آفريند و آن را تا پايان عمر مقرر و اجل مقدرش بر پا مي دارد . نمرود كه سرمست غرور خود بود گفت : من نيز هر كه را اراده كنم عفو مي كنم و جان در بدن او باقي مي گذارم و هر كه را بخواهم با فرمان خود جان را از او مي گيرم . در اينجا ابراهيم (ع) استدلال ديگر كرد و گفت : خداي من خورشيد را هر صبح از شرق طلوع مي دهد اگر حكومت جهان هستي به دست و قدرت توست آن را از مغرب طالع كن . در اينجا او مبهوت و خاموش ماند و همگان در يافتند كه او شايسته خدايي نيست و خالق اين عالم تنها خداست .

- محاجة ابراهيم (ع) با بت پرستان و شكستن بت بزرگ ، محاجة او با ستاره پرستان ، ماه و خورشيد پرستان و استدلال پير زن با چرخ نخ ريسي در حضور پيامبران اسلام (ص) از جمله ديگر مطالب مناسب در اين زمينه مي باشد .

- شنيدن قصه هاي حيواناتي كه در قرآن ، آن هم با بياني ساده باعث خواهد شد كه نونهالان و نوباوگان ما از همان كودكي اُنس و علاقه خاصي به قرآن كريم پيداكنند .

از طريق قصه و داستان كودك و نوجوان با بسياري از ارزشهاي اخلاقي مانند : پايداري ، شجاعت ،         نو دوستي ، اميداري ، آزادگي جوانمردي دفاع ار حق و حقيقت ، استقامت در مقابل زور و ستم آشنا مي شوند كه در واقع هسته مركزي قصه و داستان ها را تشكيل مي دهند .

در واقع پرورش حس زيبايي شناسي در كودك ، متوجه ساختن كودك به دنيايي كه اطرافش را            فرا گرفته ، پرورش عادت مفيد در كودك ، تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت كودك هدف هاي اصلي قصه هاي خوب براي كودكان مي باشد .

به طور كلي قصه و داستان به شرطي كه درست انتخاب گردد ، بيش از ساير وسايل تربيتي در رفتار كودك تاثير مي گذارد .

ارزش تربيتي قصه گويي را مي توان چنين خلاصه كرد .

1- سرگرمي 2- افزايش تجارت كودكان 3- توسعه ي تفكر تخيل و تمركز 4- آشنايي با مشكلات و شهامت ها 5- افزايش معلومات و توسعه ي اطلاعات عمومي 6- پرورش عزت نفس ، جرأت ورزي و شهامت 7- قدرت بيان و تكلم 8- پرورش ذوق هنري .

چون اسلام اين تمايل افراد را به داستان و تاثير افسونگر داستان را در دل ها مؤثر مي داند آن را به عنوان وسيله اي براي تربيت و قوام جان ها در استخدام مي گيرد .

انواع داستان هايي را كه اسلام در نظر مي گيرد : داستان تاريخي با مقاصد و جاها و اشخاص . پيشامد هاي   واقعي ، داستان واقعي كه نمونه هاي مختلفي از حالات و خصوصيات بشري را عرضه مي دارد . حال خواه اين نمونه از بشريت واقعيت داشته ، خواه شخصي باشد . همچنين داستان هاي تمثيلي را هم كه بذاته واقعيتي ندارد ولي ممكن است در لحظه اي از لحظات زندگي يا روزي از روزگاران پيش آيد مورد استفاده قرار مي دهد .

قصه ها در طول تاريخ با توجه به نوع قصه و محل اجراي آن انواع مختلفي يافته است كه مهم ترين آنها عبارتند : نقالي ، قصه هاي قومي ، مذهبي ، تماشاخانه اي ، كتابخانه اي و موسسه اي .

معلم ديني مي تواند از روش داستانگويي بخصوص در آياتي كه سخني از پيامبران به ميان آمده است مانند آيات درس دوم كه سرگذشت حضرت ابراهيم (ع) را بيان مي كنند و يا جاهايي ديگر در حين توضيح آيات بهره گيرد .

روش نمايشنامه اي

كودكان ذاتاً استعداد نمايش دادن دارند و معلمي كه از روش نمايش خلاق استفاده مي كند ، شايد چيزي كه اساساً براي كودك غريب يا دشوار باشد به او نمي آموزد بلكه دست اندركاران آموزش معتقدند كه نمايش خلاق ، يك شيوه اساسي يادگيري است و از طريق آن موضوع ها به شيوه اي ملموس تر به كار گرفته مي شود .

در برنامه هاي مذهبي از نمايش خلاق به عنوان شيوه اي مؤثر در آموزش ادبيات مذهبي و رفتارهاي اخلاقي استفاده شده است ، مي توان موضوع هاي مختلف ديني ، فراز هايي از زندگي ائمه معصومين ، بزرگان دين ، شهدا و ايثارگران و موارد مرتبط با ارزش هاي مذهبي و تعاليم اسلامي را در قالب برنامه هاي نمايشي در سطح كلاس و مدرسه اجرا كرد .

معلم محترم ديني و قرآن مي تواند دانش آموزان هنرمند و خلاق كلاس را شناسايي كند قصه هاي قرآني درس چون داستان حضرت ابراهيم (ع) مواجهة او با بت پرستان و يا داستانهايي از زندگاني پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) را گزينش نموده ، با نظارت و راهنمائي هايش نقش هاي گروه نمايش را تقسيم كند ، در اين راستا همكاري او با مربي پرورشي دبيرستان مي تواند نتايج بهتري را بدنبال داشته باشد ، از گروه هاي نمايش     مي توان در مناسبت هاي مختلف ايام الله سالروز ولادت و شهادت ائمه معصومين (ع) و تولد و وفات بزرگان دين مي توان بهره برد و ازمشاركت فكري و علمي و ابتكار و خلاقيت دانش آموزان مي توان در اين  مناسبت ها نهايت استفاده را نمود و اين مراسم ها را با جاذبه و شور و هيجان بيشتري بر گزار نمود .

روش الگويي

در اسلام تنها گفتار زيبا و دلفريب نمي تواند انسان را الگوي ديگران قرار دهد بلكه اين عمل است كه الگو ساز است .

امام صادق (ع) فرمود  : ((كونوا دعاه الناس باعمالكم و لا تكونوا دعاه با لسنتكم )).

مردم را با رفتار به حق ، رهبري كن نه با زبان خويش .[10] 

خداي متعال پيامبر اكرم (ص) را به عنوان اسوه تمام جهانيان معرفي كرده است .

(( لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه )) [11]  مسلماً براي شما در زندگي رسول خدا (ص) سر مشق نيكويي بود .

روش الگويي يكي از روش هاي آموزش غير مستقيم به دانش آموزان است در اين روش دانش آموزان ارزشهاي اخلاقي و تربيتي را از اعمال و رفتار معلم خود عيناً مشاهده مي كنند و آنها را مي آموزند ، شخصيت معلم بايد به گونه اي باشد كه دانش آموزان بطور ملموس و عيني ، صداقت در گفتار ، صبر و تقوي در رفتار ، محبت و دوستي ، بشاش بودن و گشاده رويي و عفو و گذشت در عمل را در او مشاهده كنند .

معلم بايد اهل عفو و گذشت به هنگام مشاهده خطاها باشد قلبش خالي از بغض و كينه ، حسادت و        خود پسندي و عجب و ريا باشد . اهل عيب جويي نباشد ، به دانش آموزان احترام بگذارد و آنان را مورد تكريم قرار دهد ، عبادتش خالص براي رضاي خدا و خالي از هر گونه ريا و خود نمايي باشد ، داراي وجدان كاري و نظم انضباط در كارهايش باشد .

از لحاظ فردی دارای ظاهری آراسته به سلامت جسم و بهداشت خود توجه کند در کلام و سخن گویشی فصیح و روان داشته باشد به ورزش مسافرت اهمیت  دهد در رشته ای که تدریس می کند اطلاعات جامع و کافی داشته باشدمجال تفکر و پرسش را به دانش آموزان بدهدبتواند با دانش آموزان بخوبی ارتباط برقرار کند مسئولیت پذیر باشد اهل مطالعه و دانش افزایی باشد اشتباهاتش را بپذیرد و برای رفع آنها تلاش کند و بطور کلی شخصیت معلم تجسم و نمایانگر خوبی و صفات بارز یک شخصیت قرآنی و مومن باشد به گونه ای که دانش آموزان آرزو کنند مثل او باشند که این خود درس خوبی ها و زیبایی ها را به دانش آموزان می دهدچرا که دانش آموزان ارزش های والای انسانی را در وجود او مشاهده می کنند درس دینداری و اخلاق اسلامی را یاد می گیرند.

روش گردش علمی:

خداوند در قرآن از ما می خواهد که در روی زمین مسافرت کنیم و آثار علم و قدرت بی نظیر خداوند را مشاهده نمائیم و درس دینداری را بیاموزیم زیرا با تفکر و تامل در جلوه های علم و حکمت و زیبایی های جهان طبیعت به منشاء و مبداء زیبایی ها و خوبی ها بیشتر توجه کرده و ایمان تقوی و دینداری مان نسبت به خدا و خالق خوبی ها و زیبایی ها بیشتر خواهد شد درس زندگي را بدرستی خواهیم آموخت. معلم دینی و قرآن می تواند با کمک مدیریت آموزشگاه شرایطی را به وجود آورد تا دانش آموزان از این فرصت بهره کافی را ببرند ، خود همراه آنها به دشت و صحرا رفته و زیبایی های طبیعت را لمس کرده بنگرند و ايمانشان را نسبت به آيات خدا بيشتر كنند معلم با طرح پرسش و پاسخ هایی زمینه آشنایی دانش آموزان را با آیات و نشانه های خداوند در در عالم هستي فراهم آورده آياتي از قرآن را كه توجه ما را به نشانه هاي خداوند در جهان طبیعت جلب می کند را برای آنان تلاوت نماید و آنان را به تامل و تدبر در معانی و مفاهیم آن آيات دعوت نمايد كه  در اينجا به ذكر چند آيه از آيات قرآن و حدیثی از حضرت علی (ع) اکتفاء می نمائیم.

خداوند در آیه 53 سوره فصلت می فرماید:

(( سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ )) .

ما آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملاً هویدا و روشن می گردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا قیامت و رسالتش بر حق است آیا ای رسول ( همین حقیقت که ) بر همه موجودات عالم پیدا و گواه است کافی نیست.

و در آیه 17 تا 20 سوره غاشیه می فرماید:   

(( أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ )) .

آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شد و به آسمان که چگونه بر افراشته شد و به کوه ها که چگونه  بر سطح زمین کوبیده شد و به زمین که چگونه گسترده شد؟

و حضرت علی (ع) می فرماید: (( اَلتَّفَکُرُ فی مَلَکوُتِ السَّمواتِ و الْاَرْضِ عِبادَة الْمخلِصِینَ )) .

اندیشیدن در آسمانها و زمین عبادت مخلصان و بندگان شایسته خداست.

روش تدریس : بارش یا طوفان فکری

تعریف بارش فکری : (( اجرای فن و گردهمایی ای که از طریق آن عده ای می کوشند برای یک مسئله بخصوص با انباشتن تمام افکار و اندیشیه هایی که همان جا وسیله ی اعضاء ارائه می گردد راه حلی بیابند)).

این روش را به دو طریق می توان اجرا کرد :

الف) در کلاس            ب) در منزل

الف) در کلاس – معلم دانش آموزان را به گروهای سه الی شش نفری تقسیم می کند سئوالی را در رابطه با هدف اصلی درس مطرح می کند و از دانش آموزان می خواهد هر کدام جداگانه به همه درس رجوع کنند و جواب آن را پیدا کنند .

بعد از آن چند دقیقه به آنها فرصت می دهد که با هم بحث کنند و نظرات خود را در مورد پاسخ سئوال مورد نظر به همدیگر ارائه دهند سپس بطور تصادفی از هر گروه یک نفر را انتخاب می کند و از آنها می خواهد پاسخ را برای دانش آموزان توضیح دهد ، ممکن است معلم برای اینکه در کلاس بتواند حداکثر از وقت بطور صحیح استفاده کند از تعدادی از گروه ها پاسخ سئوال مطرح شده را بخواهد البته در این روش معلم باید برای پاسخ یک سئوال اساسی درس پانزده دقیقه به آنها فرصت مطالعه دهد و ده دقیقه نیز فرصت تبادل نظر دهد و هفت دقیقه نیز فرصت پاسخ به سئوال مطرح شده را به گروه ها دهد بعد از آن معلم به طرح سئوال دیگری که در مرتبه پایین تری نسبت به سئوال اول قرار دارد می پردازد و به همین ترتیب گروه ها به مطالعه و تبادل نظر   می پردازند و معلم از تعدادی دیگر بطور تصادفی سئوال می کند و پاسخ را آنها برای هم کلاسی های خود توضیح می دهند معلم می بایستی از گروه هایی که در مرحله اول هم پاسخ داده اند بپرسد تا دانش آموزان احساس نکنند که معلم محترم دیگر از آنها نمی پرسد و همه مشغول مطالعه شوند معلم می تواند بنا به حجم درس خود وقت را تنظیم کند معمولا به سئوال اول چون دانش آموزان همه درس را مطالعه می کنند وقت بیشتری دهد و به سئوالات دیگر ، چون درس همینطور ، برای یافتن سئوالات مرتب مطالعه شده وقت کمتری دهد به این ترتیب معلم با طرح سئوالاتی و وقت مناسب به مطالعه و تبادل نظر و پاسخ آنها دادن همه درس مطالعه  می شود و سئوالات اساسی درس نيز يكي پس از ديگري مطرح و پاسخ آنها پيدا و توسط خود دانش آموزان توضيح داده می شود و درس در واقع توسط خود دانش آموزان تدريس و ارائه و پاسخ سؤالات اساسي درس داده مي شود به عنوان مثال در درس چهارم دین و زندگی (1) در مرحله اول دبیر محترم این سئوال را مطرح  می کند در میان هدف های اصلی برترین و کامل ترین هدف کدام است و از دانش آموزان می خواهد ظرف پانزده دقیقه همه درس را مطالعه کنند و به آن پاسخ دهند بعد از آنکه دانش آموزان درس را مطالعه کردند و پاسخ آن را در ص 35 درس نزدیکی و تقرب به خداوند یافتند در مرحله دوم این سئوال مطرح می شود چرا شایسته است که تنها تقرب و نزدیکی به خداي بزرگ مقصد و هدف نهایی انسان باشد که این بار وقت کمتری نصف وقت مرحله اول به آنها فرصت داده می شود و جواب آن را در ص 36 کتاب چون انسان دارای روحی بی نهایت طلب و پایان ناپذیر است و خوبی ها را به صورت بی پایان می خواهد بنابر این به هدف های محدود و پایان پذیر راضی نمی شود پس تنها تقرب و نزدیکی به خدای بزرگ باید مقصد نهایی او باشد

در مرحله سوم سئوال دیگری چرا حضرت ابراهیم (ع) پس از مشاهده ظهور و افول ماه و ستاره و خورشید فرمود: من آنچه را که افول می کند دوست ندارم این بار معلم می تواند وقت کمتری حدود 4 دقیقه وقت مطالعه به دانش آموزان دهد و وقت تبادل نظر را نیز کم کند و پاسخ آن را در همان ص 36 ایشان به مردم آموخت که نباید در زندگی به هدفی دل بست که گذراست و پایان می پذیرد بلکه باید روی بسوی کرد که سرچشمه خوبی ها و زیبایی هاست لذا برترین و بهترین محبوب و مقصود انسان است به این ترتیب می توان به آنها فرصت داد جواب سئوالات را نیزبه آیات ربط داد و از آنها بخواهیم در مفاهیم آیات تدبر و تامل کنند و پاسخ سئوالاتی را که مطرح می شود به آیات نیز پیوند دهند به این ترتیب با طرح سئوالات متوالی و فرصت مطالعه به آنها دادن و تبادل نظر آنها با هم به همه سئوالات درس پاسخ داده می شود در پایان دبیر محترم می تواند از دانش آموزان و گروه های مطالعاتی بخواهد به ترتیب پیام های اصلی درس را یکی پس از دیگری استخراج نمایند و از چند نفر از دانش آموزان بخواهد به ترتیب آنها را قرائت و یا بر روی تابلو بنویسند.

ب) در منزل : روش اجرای تدریس در منزل به این شکل است که دبیر محترم سئوالاتی را در درس مطرح می کند و از دانش آموزان می خواهد با مراجعه به همان درس و مطالعه تفسیر آیات درس مربوطه با توجه به مثلا تفسیر نمونه پاسخ سئوالات مطرح شده را توضیح دهند و بتواند بین تفسیر آیات درسی و درس ارتباط منطقی برقرار کنند و جواب سئوالات را با توجه به هم متن درس و هم تفسیر آیات بدهند و در جلسه بعد معلم می تواند بطور تصادفی از هر گروه یک نفر را انتخاب کند و از او بخواهد جلوی کلاس آمده و پاسخ مثلا سئوال اول را با توجه به تفسیر آیات و متن درس با ذکر دلیل توضیح دهد البته دبیر محترم می تواند 15 الی 20 دقیقه اول ساعت را به منظور بحث و تبادل نظر ، به گروه ها فرصت دهد و پس از اتمام بحث و تبادل نظر اعضای گروه ها با هم ، به ترتیب به پاسخ و توضیح سئوالات بپردازند چون انتخاب هر نفر بصورت تصادفی است دبیر محترم می تواند نمره ای برای همه اعضای گروه منظور نماید.پس از توضیح و پاسخ همه سئوالات دبیر محترم با کمک چند نفر از اعضای گروه ها می تواند به ترتیب پیام های اصلی درس را جلوی تابلو بنویسد.

روش تلفیقی :

یکی از روش های تدریس روش تلفیقی است این روش روشی متنوع است و می تواند برای دانش آموزان جذاب باشد بطوري كه دانش آموزان  احساسی خستگی و کسالت در کلاس نکنند در این روش معلم تدریسش را آمیخته به روش های متنوع دیگر می کند مثلا در تدریس از توضیح ، شعر ، داستان ، ضرب المثل ، نمایش ، پرسش و پاسخ و .... استفاده می کند بطوریکه کلاسی جذاب گیرا و شیرین را برای دانش آموزان بوجود خواهد آورد.

بدین ترتیب معلم در تدریس از روش های دیگر نیز بهره می گیرد این روش اگر در کلاس درست انجام شود دانش آموزان احساس شادابی و علاقه و انگیزه شان نسبت به کلاس و درس بیشتر خواهد شد در این روش هر چه تسلط معلم به درس و ذوق و هنری او در رابطه با بکارگیری فن هنر به عنوان مثال شعر –  ضرب المثل – سخنرانی جذاب و شمرده و گیرا و یا تلاوت آیات به صوت نیکو و هنر خوشنویسی و ارائه مطالب بر روی تابلو با خط زیبا بیشتر باشد موفقیت او بیشتر است البته چون این روش روشی متنوع و تلفیقی است از همه روشها معلم محترم می تواند از روش های فعال دیگر چون پرسش و پاسخ و یا روش همیاری در کلاس نیز بهره گیرد و بخش هایی از درس را به این روشها تدریس نماید در این روش هر چند ممکن است نقش اصلی را در تدریس معلم ایفاء نماید ولی چون او از همه روشها بهره می گیرد کلاسش می تواند متنوع و جذاب باشد.

مهم ترین ویژگی های روش های تدریس فعال :

1- در روش های فعال تدریس یادگیری عبارت است از : (( تغییرات تجربه بر اثر رفتار یاد گیرنده و کسب ساخت جدیدی از عملیات ذهنی )) . در این روش ها یادگیری تابع تحول ذهنی کودک است . و تحول روانی توضیح دهنده یادگیری است .( کریمی 1373)

2- یادگیری در روش های فعال تدریس بر پایه اکتشاف و استقرار است و لذا در این روش ها چگونه یاد گرفتن مهم تر از چه ياد گرفتن است در روش های تعاملی دانش آموزان روش یاد گرفتن را نیز یاد می گیرند.

3- ماهیت یادگیری ، تعاملی است خلاق که بدون وقفه بین دانش آموز و موقعیت آموزشی در جریان است . همان طور که پیاژه نشان داد بیش تر آموخته های مهم ما حاصل تعامل با دیگران است . در روش های فعال تدریس آنچه دانش آموزان انجام می دهند سبب یادگیری می شود یادگیرنده بر اثر تاثیر خود بر محیط واکنش فعال در برابر عمل محیط به پیشرفت دست می یابند.

4- معلمان فعالیت های یادگیری از طریق تعاملی را به گونه ای سازمان می دهند که دانش آموزان حقیقتاً به یکدیگر وابسته باشند و هیچیک از اعضاء گروه نمی تواند موفق شود مگر که تمام اعضا موفق شوند . شعار کلاس تعاملی و همیاری این است : (( یا همه نجات می یابیم یا همه غرق می شویم .))  ( الیس و والن 1379)

لذا در این روش جنبه های منفی رقابت دانش آموزان از بین می رود.

5- یادگیری واقعی در این روش ها عبارت است از : (( فرایند تغییر دادن ادراکات جدید برای هم خوان کردن آنها با ساخت های شناختی فعلی از یک سو و تغییر دادن ساخت های شناختی برای هم خوان کردن آن با ادراکات جدید. )) .

6- یادگیرنده منبع اصلی تحول خویشتن است . یادگیری فعالیتی است که از فراگیرنده سر می زند و دائماً در حال تحول است . و لذا یادگیرنده هم تجربه را تغییر می دهد. و هم خود را بر اساس تجربه تغيير مي دهد .

7-فرایند یادگیری در زمان انجام دادن فعالیت دانش آموزان فرایندی خود گردان – خود فرمان -خود نظم جو و خود رهبر است.

8- در روش های فعال تدریس یادگیری از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار است.

دانش آموزان اغلب در سطوح بالاتر حیطه شناختی درگیر می شوند و اکتسابات یاد گیرنده در عمق حیطه های عاطفی و رفتاری نیز رسوخ می کند . دیوید جانسون (1989) معتقد است : وقتی آنچه را فرا می گیرید برای دیگری توضیح دهید یادگیری شما بسیار بيشتر از زمانی است که یادگیری فقط از طریق گوش کردن یا خواندن چیزی به تنهایی انجام می شود.

9- در تدریس تعاملی بیشتر بر انتخاب آزاد معیار ها و ارزش ها برای رسیدن به حقایق علمی – اجتماعی بر اساس فعالیتی مردم سالارانه تاکید می شود. لذا سه اصل آزادی مسئولیت و انتخاب نقش اساسی در این روش ها بازی می کنند .( شعبانی-1382)

10- در تدریس فعال و تعاملی هدف کسب حقایق علمی از طریق تحقیق و تفکر و مباحثه و استدلال منطقی اصلاح و تقویت درک و فهم مهارتهای تفکر است روش های تعاملی فرصت مناسبی برای یادگیرنده ها ایجاد می کنند تا بتوانند بر تجربه های خود بازتاب داشته باشند و در نتیجه قادر شوند تا تضادهای بین فهم و درک های موجود خود را با تجربه های جدید حل کنند و فهم و درک های بدیل را در نظر بگیرند.( لانیال لاکروس 1383).

11- روش های تدریس فعال به اصلاح و تقویت مهارتهای همکاری و احترام به اندیشه های دیگران پرورش تفکر انتقادی و تحمل اندیشه های مخالف منتهی می گردد. وقتی دانش آموزان با ویژگی های مختلف در یک گروه کاری برای یک هدف مشترک کار می کنندآنها نسبت به یکدیگر علاقه و احترام پیدا می کنند . یادگیری از طریق همیاری از سویی باعث افزایش پذیرش اجتماعی می شود و از سوی دیگر روابط دوستانه بین دانش آموزان را افزایش می دهد.( رابرت سالوین 1990)

12- یادگیری از طریق روش فعال در پرورش اعتماد به نفس دانش آموزان بسیار مؤثر است دانش آموزان موفقیت ها و حمایت را در گروه تجربه می کنند و زمانی که دانش آموزان دیگر از آنها سئوال می پرسند و به مشارکت آن ها احتیاج دارند خود را با ارزش احساس می کنند.

13- هم کوشی به وجود آمده در منظومه های مبتنی بر تشریک مساعی و تعامل بیش از محیط های مبتنی بر رقابت و فرد گرایی ایجاد انگیزش می کند . دانش آموزان در این روش ها به منظور رضایت درونی فعال شده و کمتر به مشوق های معلمان وابسته می شوند.

14- مهارتهای مهم زندگی نظیر صحبت کردن – گوش دادن – استدلال و حل مسأله از طریق تجارب تعاملی تقویت می شود . اگر برای مهارت های اجتماعی لازم برای یادگیری و کار مؤثر و مفید با دیگران ارزش قائل هستیم باید از طریق روشهای تعاملی این مهارتهای اجتماعی  را آموزش دهیم و انگیزه استفاده از این مهارت را ایجاد کنیم.

15- حاصل مطالعات پژوهشی بسیاری نشانگر این امر است که یادگیری از طریق همیاری نسبت به یادگیری انفرادی و یا رقابتی در افزایش موفقیت های تحصیلی کودکان به همراه رشد ادراک آنها موثر بوده است (دیوید جانسون 1989) در مقایسه با روش تدریس مستقیم روش فراگیری از راه همیاری کمک موثری در بالا بردن درصد موفقیت دانش آموزو به خصوص بالا بردن نمرات امتحان دارد ( کامیاب 1374).

16- از نظر دانش آموزان معلمی که از شیوه های یادگیری از طریق همیاری در آموزش استفاده می کند منصف تر از معلمی است که از این شیوه ها استفاده نمی کند و این معلم را بیش تر دوست دارند همچنین وقتی معلم از گروه های همیار استفاده می کند مدرسه را بیش تر دوست دارند .( دیوید جانسون 1988).

17- استفاده اسلوب مند و مکرر از روش گروه های کوچک تاثیر مثبت عمیق بر فضای کلاس دارد کلاس تبدیل به جامعه ای از یاد گیرندگان می شود که به صورت فعال با هم کار می کنند تا دانش صلاحیت و لذت افراد را بالا ببرند. ( نیل دیوسون – 1990).

با توجه به بند های ذکر شده می توان گفت : در این روش ها سه وجه پویا و فعال کاوش وحدت بخشیدن و تعالی در مرکز ثقل فعالیتها قرار دارند و از تعامل این سه وجه دانش آموزان در یک فرایند فعال فکری به دانش و معرفت همراه با تعالی و ارزش می رسند . در چنین الگویی یادگیری یک فرایند تعاملی بین دانش آموزان و محیط با غوطه ور شدن در تضاد ها و مسائل معما گونه است. کلاس درس معمولاً منعکس کننده کثرت گرایی بررسی آزادانه مسائل و مناظره و مباحثه در باره تضادهای گوناگون موجود است . امید که فرهیختگان عرصه تعلیم و تربیت با بکارگیری این روش ها به دانش آموزان یاد دهند که چگونه یاد بگیرند چرا که به قول آلبرت انیشتين معلومات چیزی مرده است حال آنکه مدرسه با زندگان سرو کار دارد . ( هفته نامه ی پیام آوران        شماره 11 ).

علل تدوام شیوه های تدریس سنتی :

1- تاثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرآیند تدریس .

2- عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس.

3- متناسب نبودن زمان با توجه به حجم کتب درسی برای اجرای روش های فعال تدریس توسط معلمان.

4- عدم امکانات و بودجه کافی در مناطق محروم و روستائی.

5- عدم آگاهی اولیا با روش های مدرن آموزشی.

6-استفاده از روش های سنتی در نظام ارزشیابی و تکیه بر محفوظات ذهنی و حیطه ی شناختی در سطوح یادگیری.

7-کمبود وقت دانش آموزان برای انجام فعالیت ها و واحد های پروژه.

8- تراکم زیاد دانش آموزان در کلاس های درس و....

استفاده از روش گروهی در روش های فعال تدریس:

بر اساس تحلیلی که از یک تحقیق به عمل آمده یک معلم معمولی در یک کلاس 30 نفری به طور متوسط برای هر دانش آموز90 خط صحبت می کند و یا به تعبیر دیگر در یک کلاس 30 نفری معلم هشت برابر دانش آموز متوسط فقط حرف می زند.

اولین قدم در راه به حرف کشیدن بچه ها در کلاس ایجاد توازن و هماهنگی در تعالیم کلاس و موقعیت های آموزشی و تربیتی است . در مطالعه ای که بر روی 1000 دانش آموز 13 تا 17 ساله انجام گرفته است شوخ طبعی – جذاب کردن کلاس و تسلط بر موضوع درسی مهم ترین ویژگی هایی بودند که دانش آموزان برای معلمان خود فهرست کردند. ویژگی هايی که دانش آموزان بیش از همه به بدترین معلمان نسبت داده بودند عبارتند از : داشتن یک کلاس خسته کننده – عدم توضیح روشن مطالب و استثنا قایل شدن.

فعالیت در گروه های کوچک و بزرگ در تدریس فعال :

پژوهش های مختلف نشان داده اند هنگامی که دانش آموزان با یکدیگر به فعالیت مشترک و گروهی می پردازند یادگیری آنان افزایش می یابد . با استفاده از تکنیک های گروهی نه تنها یادگیری کودکان و نوجوانان افزایش می یابد بلکه همکاری همفکری –  مهارت و تعاملات اجتماعی آنان نیز رشد می کند.

زیرا هنگامی که کودکان و نوجوانان بدانند کارهای آنان به طور گروهی ارزیابی می شود همکاری و فعالیت بیشتری از خود نشان می دهند ، به عنوان یک گروه با یکدیگر رقابت نمی کنند ، بلکه هر عضو مایل است تا آنجا که می تواند به سایر اعضای گروه کمک کند.

این شیوه به کودکان و نوجوانان کمک می کند تا یاد بگیرند چگونه به عنوان یک گروه با هم کار کرده تقسیم وظایف کنند و هر کس با ایفای نقش خاص خود مشارکت را نیز می آموزد.

انواع گروها شامل گروه های دو نفری گروه های کوچک و گروه های بزرگ می باشد که ویژگی های هر گروه عبارتند از :

- گروه های کوچک (4 تا 6 نفر) : همکاری و مشارکت را بین افراد گروه تقویت می کند و مهارت های ارتباط بین فردی از قبیل بحث و گفتگو و گوش دادن به دیگران را افزایش می دهد. ارتباطات نزدیک در گروه های کوچک شرکت کنندگان را قادر می سازد تا در مقایسه با موضوعات کلی بیشتر روی مسائل فردی بحث و گفتگو نمایند.

در گروه های دو نفری افراد می توانند به طریقه مؤثری با هم گفتگو کنند در نتیجه یادگیری های انفرادی در چنین ارتباطاتی بیشتر اتفاق می افتد زیرا در چنین گروه هایی تعامل بیشتر بوده و این تعاملات افراد را قادر می سازد تا تجارب و ارتباطات همدیگر را نسبت به سایر گروه ها عمیق تر درک کنند.

ترکیب و تقسیم بندی اعضای گروه ها در تعامل و عملکرد گروه نقش اساسی دارد .

انواع ترکیب و تقسیم بندی اعضای گروه ها بدین قرار است : گروه تصادفی- گروه های انتخابی و گروه ترکیبی .

می توانید از طریق تجربه مناسب ترین رقم را برای تعداد افراد هر گروه به دست آورید . اما بهتر است که گروه را کوچک انتخاب کنید چون هر چه گروه بزرگ تر باشد افراد گروه به مهارت های بیش تری احتیاج دارند تا بتوانند خوب کار کنند.

دانش آموزانی که در یک گروه کار می کنند باید تا حد امکان به افراد گروه خود نزدیک و از گروه های دیگر دور باشند. اعضاء باید تعامل چهره به چهره و ارتباط چشمی با هم داشته باشند محل نشستن افراد باید به گونه ای باشد که امکان رفت و آمد برای معلم وجود داشته باشد و در صورت نیاز به وسایل امکان دسترسی باشد.

حاصل مطالعات پژوهش بسیاری نشانگر این امر است که یاد گیری از طریق تشکیل گروه های کلاس نسبت به یادگیری انفرادی و یا رقابتی موثر تر بوده است.

برای این موضوع چندین دلیل وجود دارد.

دليل اول : مفهومي شناختي است كه روان پزشكان آيات را تمرين شفاهي يا بلند فكر كردن مي نامند . براي يادگيري ، لازم است در باره آنچه فكر كنيم سخن بگوئيم . از طريق سخن گفتن در مي يابيم كه چه مي دانيم و چه چيزي را هنوز نفهميده ايم .

دلیل دوم : افزایش مدت زمانی است که دانش آموز حواسش متوجه کار است.

دلیل سوم : تجربه نشان داده است آنچه را که ما برای دیگران توضیح می دهیم و روی آن بحث می کنیم هم خود آن را بهتر یاد می گیریم و هم به دیگران خوب یاد می دهیم.

دلیل چهارم : یادگیری اگر از طریق مبادله افکار و بحث و گفتگو و برای حل مسأله و يا رفع يك چالش ايجاد شده از طريق تعامل بين افراد گروه ها باشد و فرد تلاش كند عين حقيقت را به ديگري تفهيم نمايد ، ماندگار تر و عميق تر خواهد بود زيرا مطلب از لايه هاي دروني ذهن عبور كرده و به لايه هاي عميق نفوذ مي كند و جنبه كاربردي و عملي پيدا مي كند .

دليل پنجم : افزايش روحيه كار و تلاش ، سازگاري با گروه و تلاش براي نشان دادن مقبوليت مثبت در بين اعضاءگروه .

نتايج و پيامد ها

توانمند كردن افراد ، ايجاد و افزايش مهارت تصميم گيري ، ارتقاء مهارت تفكر انتقادي و خلاق ، تقويت فرآيند حل مسأله ، تقويت اعتماد به نفس ، عزت نفس و هويت و خود باوري و خود ارزيابي ، ارتقاء مهارت اجتماعي ، تقويت فرآيند اجتماعي شدن ، افزايش سازگاري رواني اجتماعي ، شكل گيري و تقويت ارزش هاي سالم اجتماعي ، آموزش شهروندي ، افزايش مسئوليت پذيري ، پيشگيري از خشونت و پرخاشگري ، ايجاد و توسعه قضاوت صحيح و عادلانه ، افزايش همدلي و درك افراد مختلف ، افزايش تعداد دانش آموزاني كه در فعاليت هاي كلاسي مشاركت مي كنند ، تقويت مهارت هاي شنيداري – گفتاري ، ايجاد انگيزه در افراد براي رسيدن به تكامل بيشتر ، پيشگيري از افت وكاهش عملكرد تحصيلي ، بهبود ارتباطات بين فردي ، ارتقاي سطح فرهنگ جامعه ، افزايش خلاقيت و نوآوري ، ايجاد و تقويت مهارت تحمل آرا و نظرات يكديگر ، باروري و تقويت قدرت اظهار نظر در جمع ، احساس تعلق و وابستگي به موضوع درس ، سهيم شدن دانش آموزان در سرنوشت خود ،‌شكوفايي قدرت بيان واستدلال ، افزايش قدرت تجزيه و تحليل و تصميم گيري .مي تواند از نتايج تدريس فعال باشد .

محدوديت استفاده از گروه هاي كلاسي در امر ياددهي – يادگيري : 

تعداد زياد دانش آموزان ، كمبود وقت ، عدم وجود مكان مناسب و ....

مهم ترين ويژگي هاي رفتاري لازم براي معلمان جهت استفاده از كارگروهي بالا تحمل معلم ، علاقه مندي معلم نسبت به تنوع و گونا گوني ، خلاقيت و ابداع ، صميميت و مهرباني ، انعطاف پذيري ، انگيزه و علاقه به شغل معلمي ، علاقه به شناخت دانش آموزان و رابطه گرم با آن ها .      

جايگاه قرآن و راه كارهاي ارتقاء آموزش آن

قرآن كتاب هدايت ، قانون اساسي زندگي ماست ، با بهره گيري از احكام و دستورات قرآني جامعه مسلمان به رشد و پويايي در همه عرصه هاي مادي و معنوي نائل گرديده و به سعادت و رستگاري هر دو عالم خواهد رسيد ، اگر در جامعه ناهنجاري هاي رفتاري ، اخلاقي و ظلم و ستم و طغيان عده اي بر ديگر انسانها به چشم مي خورد ، ريشه آن را بايد در كوتاهي و كم كاري متوليان و مربيان قرآن جستجوكرد ، رسالت و وظيفه آموزش و پرورش در اين عرصه بسي سنگين و خطير است ، هر گونه كوتاهي و عدم توجه به مسئله قرآن ، آموزش آن ، درك مفاهيم ، ايجاد زمينه هاي اُنس با قرآن به طور كلي تربيت قرآني در پيشگاه خداوند موجب عقوبت غير قابل بخشش و مصداق كوتاهي در انجام وظيفه نمونه بارز تضييع حق ناس تلقي خواهد شد .

اگر مي خواهيم درد هاي فردي و اجتماعي جامعه مسلمين را التيام بخشيم و از دام هاي شيطان در امان بمانيم ، تسيلم خدا و اوامر الهي باشيم ، وظيفه ديني و ايماني خود را در پيشگاه الهي درست انجام دهيم بيائيم به قرآن مراجعه كنيم با قرآن اُنس گيريم در آيات آن تدبر كنيم معاني و مفاهيم آن را درك كنيم و راه و روش درست زندگي كردن را از قرآن بياموزيم مسير و جهت زندگي خود را قرآني كنيم و درد هاي روحي و رواني و خود را با نسخه هاي شفا بخش قرآن درمان كنيم . متأسفانه در آموزش و پرورش به مسئله قرآن و ايجاد اُنس علاقه دانش آموزان به قرآن و بر خورد ريشه اي با آموزش و درك آن توجه كافي نشده است ، نبود متولي و نهادي مستقل و عدم توجه به نهاد اُمور تربيتي و مورد بي مهري قرار گرفتن آن در سال هاي گذشته از جمله       ضعف هايي است كه نظام آموزش و پرورش‌ بايستي به فكر درمان ريشه اي آن باشد .

از جمله ضعف هايي كه كارشناسان به فعالان قرآن در اين عرصه عنوان كرده اند : نبود برنامه جامع آموزشي ، عملكرد ضعيف نهاد هاي آموزشي ، عدم بهره گيري از فناوري روز آموزشي و نبود منابع جامع ، از جمله مشكلات اين عرصه هستند ضعف اصلي فعاليت هاي قرآني عدم برنامه ريزي مناسب با نظارت متولي خاصي است .

تا زماني كه آموزش قرآن به شكل متمركز و تحت نظارت يك واحد مسئوول برنامه ريزي نشود آموزش به شكل سليقه اي انجام شود ، نتايج مطلوب به دست نخواهد آمد چرا كه به نيازهاي جامعه و اولويت ها توجه نشده است .

همه مردم مشتاق آموزش قرآن هستند ، بسياري از جوانان ما نيز در اين زمينه مقام هايي را به دست آورده اند ، اما شكل آموزش قرآن آنقدر گسترده و متنوع نبوده كه همه جوانان از خواندن نعمت قرآن بهره گيرند و تنها گروه خاصي به اين سو جذب شده اند .

از ديگر ضعف هايي كه از سوي كارشناسان و قرآن پژوهان مطرح شده است ، نبود يك برنامه جامع براي نحوه ي آموزش قرآن كريم است . اين گروه اعتقاد دارند فقدان اين برنامه موجب شده است فعاليت هاي   سليقه اي در اين راستا گسترش يافته و هر كس به فراخور خود ، در امر آموزش فعاليت هاي پراكنده اي داشته باشد ، در صورتي كه با تدوين برنامه اي جامع و علمي و هم چنين ملزم كردن تمام نهاد هاي آموزش قرآن كريم به فعاليت هاي منسجم ، مطابق با برنامه فوق ، ارتقاي سطح آموزش ، انجام و هماهنگي در فعاليت را شاهد خواهيم بود .

پس جاي تاسف است كه در نظام آموزش و پرورش جايگاه واقعي آموزش قرآن مشخص نشده است .

به همين دليل هيچ گاه آموزش قرآن به عنوان اولويت آموزش در مدارس مورد توجه قرار نگرفته است و هميشه به آن به عنوان درس جانبي نگاه شده است .

بيشتر معلمان با روش تدريس درست قرآن ، لحن عرب ، صوت ، تجويد آشنايي ندارند در حالي كه وظيفه آموزش قرآن به دانش آموزان را بر عهده دارند ، استفاده از نوار آموزشي بايستي به عنوان يك وسيله كمك آموزشي مورد استفاده قرار گيرد نه به عنوان يك وسيله آموزشي .

توجه آموزش و پرورش به تربيت مربياني ماهر و با تجربه و متدين در همه دوره هاي تحصيلي ، توجه و تقويت نهاد امور تربيتي ، توجه به آموزش خانواده ها و اُنس آنها با قرآن ، تدوين برنامه اي منسجم براي همه دوره هاي تحصيلي در زمينه آموزش و روش تدريس قرآن ، آشنايي دبيران و مربيان و آموزگاران و دست اندركاران آموزش قرآن با نحوه تدريس درست قرآن ، روخواني ، تجويد ، صوت و لحن عرب . توجه آموزش و پرورش به آموزش همه دانش آموزان و تشويق آنها نه فقط به تعدادي دانش آموز مستعد توجه شود و بقيه توجه نشود .

البته تحقق اهداف آموزش و پرورش به همكاري همه متوليان و دست اند كاران چون مدير ، معاونين آموزش و پرورش و مربي امور تربيتي و دبيران و اعضاي كادر آموزشي در هر آموزشگاه بستگي دارد و بيش از همه ديدگاه خاص مدير و نظر مثبت ايشان نسبت به درس ديني و قرآن و تعهد و تدين ايشان مي تواند بسيار مهم در اداره درست واحد آموزشي به خصوص پيشرفت و موفقيت دانش آموزان در عرصه ديني و قرآن داشته   باشد .

روش تدريس دروس دين و زندگي (1)

دروس دين و زندگي (1) هر كدام بايك مقدمه كوتاه كه راهي ورودي براي قدم گذاشتن و سير و حركت در يك جهت از عرصه هاي زندگي است آغاز مي شود ،‌ در اين مرحله آغازين كه يك نوع يقظه و بيدار باش است سعي شده است تاحدودي اهميت موضوع و فايده و ضرورت موضوع درس در قالب توضيحاتي كوتاه و يا به شكل سؤالاتي كه براي لحظاتي ما را وادار به تفكر و انديشيدن مي كند بيان شده است ، دروس دين و زندگي هر كدام درس و قانوني است كه راه و روش درست زيستن و زندگي پاك را به ما ياد مي دهد ، قانوني كه نشات گرفته از قانون اساسي زندگي ما قرآن است ، چيزي كه بشريت هميشه محتاج آن بوده است و خواهد بود آب زلال و گوارايي كه تشنگان هدايت و راه يابي را سيراب مي كند و پويندگان و كاروانيان حق و حقيقت را به سلامت به مقصد و منزل آرام و دل نشين حقيقي خود مي رساند دروس دين و زندگي هر كدام چراغي است كه نشان از نوري درخشان و تابان دارد كه راه هاي پر پيچ و خم و تاريك عالم ماديات و غفلت را به درستي به ما نشان مي دهد و تاريكي ها و ظلماتي كه در نتيجه جهل و ناداني و عدم توجه به هدف زندگي ، و طريق درست زيستن و به طور كلي فلسفه حيات كه گريبان گير همه ماست و چه بخواهيم و چه نخواهيم آن را در پيش داريم را مي زدايد و راه هدايت و روشني را به ما نشان مي دهد .

درس هاي دين و زندگي هر كدام درس درست زندگي كردن و پند و اندرز و عبرتي است براي كساني كه چشمي بينا و گوشي شنوا دارند براي كساني است كه دلهايشان مستعد تابش انوار هدايت و نور ايمان است اهل تفكر و انديشه ، پيرامون حقايق عالم هستي اند ، نه آنان كه به تعبير قرآن كريم بر دلهايشان قفل و مهر زده شده است و كر و كور و لال شده اند ، بسان گاوان و خران زندگي مي كنند ولي بوئي از چراهايي فلسفه حيات و چگونه زندگي كردن را نچشيده اند بدنبال سعادت و خوش بختي اند ولي راه را گم كرده اند و سراغ آن را در عالم ماديات مي گيرند ، به دنبال اين اند كه شكم هاي خود و فرزندانشان را به هر شكل ممكن با نعمت هاي خدادادي كه هر روز از آن استفاده مي كنند پر كنند ولي خالق شان را فراموش كرده اند و اين در حالي است كه حقيقت انسانيت وجوديشان و آن روح خدادادي ، كه پرورش و تكامل آن تضمين كننده سعادت واقعي آنهاست را گم كرده اند و به فراموشي سپرده اند ، گويا زندگي را در اين چند روزه دنياي فاني مي بينند و هدف خود را دنيا و خور و خواب آن قرار داده اند دل بسته اند ولي به تعبير مولا علي (ع) دنيا آنان را بر زمين زد و فريبشان داد ، ‌روزي كه آنان را در گور هاي تنگ وتاريك دفن مي كنند ، راه هاي پر پيچ و خم بعد از مرگ ، فشار قبر نكير و منكر ، عبور از پل صراط و يا سقوط و هلاكت در آن روز كه پاياني ندارد ، زندگي در عالم برزخ و حساب و كتاب روز قيامت و آن عالم نشئة واقعي را به كلي فراموش كرده اند خلاصه كلام اينكه درس هاي دين و زندگي در وهلة اول درس درست و پاك زندگي كردن براي ما معلمان و دبيران ديني و قرآن    است ، ما بايد هر روز از اين درس ها خود درس درست زيستن را ياد گيريم ، ايمان و اعتقاد اتمان را هر روز محكم و مستحكم تر نماييم ، راه هاي نفوذ شياطين جن و انس را مسدود كنيم ، به طوري كه بالاتر از اين حرف ها باشيم كه هواهاي نفساني و شيطان بر ما غلبه كند ، و سرمان كلاه بگذارد ، اگر ما اينگونه باشيم نتيجه آن چه خواهد بود ؟ مگر نه اين است كه خوشبختي و سعادت دنيا و آخرت خود را تضمين كرده ايم ، مگر نه اين است كه وظيفه و رسالت انسان سازي را درست انجام خواهيم داد مگر نه اين است كه خود و خداي خود از كارمان راضي ، و كارمان پر خير و بركت  خواهد بود ، و دانش آموزان نيز هدايت و راضي خواهند بود و ما را به عنوان يك معلم ديني متدين و با سواد و يك شخصيت قابل احترام قبول خواهند داشت .

آيا ميراثي براي انسان و معلم ديني چيزي بهتر از تربيت انسان هائي پاك و شايسته و در نتيجه جامعه اي صالح و پاك وجود دارد ؟ جامعه اي كه اجزا تشكيل دهندة آن انسان هايي مومن ، باتقوي و خداپرست واقعي ، اهل كار و تلاش ، پويا ، مقاوم ، شجاع و داراي حس اعتماد به نفس قوي كه براحتي تسليم هواي نفساني درون و ظالمان و طاغيان برون نخواهد شد ، خواهد بود ؟

پس همكاران عزيز همان طور كه خود مي دانيد معلمي و به خصوص معلم ديني و قرآن شدن شوق و ذوق خاصي را مي خواهد ، هنر نمايي زيبايي را مي طلبد و عشق و ايمان استواري را ، سعي كنيم با ايمان و توكل به خدا و استمداد از ياري حق پايه هاي كار و تلاش بهتر را در خود ، تقويت كنيم ، با طرح و برنامه قبلي كه براي خود پيش بيني كرده ايم به كلاس برويم نسبت به مطالعه درس و تسلط كامل بر آن بي تفاوت نباشيم چرا كه هر گونه بي تفاوتي در وهله اول كلاه سر خود گذاشتن و خود را فريب دادن است و ديگر آنكه فرصت گرانبهاي عمر خود و هدايت انسان ها را كه تفضلي از جانب خداوند و امتحان و آزموني براي ماهاست را از دست دادن است ، پس تا دير نشده بخود آئيم و تصميم هاي درست و خوبي را براي تدريس خوب و با كيفيت و عالي خود پيش بيني كنيم و خود را به سلاح علم و ايمان تجهيز نماييم تا در كارهايمان موفق شويم .

عزيزان كتاب حاضر به منظور تقويت بنيان هاي علمي و ايماني شما همكاران محترم در دو بخش ، بخش اول تفسير آيات دروس دين و زندگي (1) و بخش دوم روش تدريس دروس مربوطه تدوين شده است اميد است كه با مطالعه دقيق و مكرر آن گامي در جهت خدمت به دانش آموزان كه رضايت و خشنودي خدا را در پي خواهد داشت ، برداشته و در كار و تلاش خود موفق و پيروز باشيد .

همانطور كه مي دانيد هر درس شامل يك مقدمه ورودي ، آياتي از آيات قرآن و توضيحات و فعاليت هاي كلاسي دانش آموزان است كه اين فعاليت ها غالباً به شكل پيام آيات ، تفكر ، روش هاي تدبري ، ارتباط    آيات ، انديشه و تحقيق و ... است در ابتداي درس پس از بيان مقدمه سؤالاتي تحت عنوان سؤالات اساسي درس طرح شده است ، دبير محترم بايد بتواند بين سؤالات و آيات پيوندي منطقي برقرار كند به شكلي كه دانش آموزان خود با تفكر و انديشه بتوانند اين پيوند و رابطه ها را كشف كنند ، لذا براي اينكه دبيران محترم در اين راستا موفق تر باشند براي هر كدام از دروس دين و زندگي (1) روشي را كه تا حدودي بيان كننده و در برگيرنده ي موضوع و سؤالات اساسي آن درس است را در اينجا ذكر مي كنيم .

     منابع                                                      

 

1-رضایی ، موسی ، آموزش و پرورش و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان ، ماهنامه تربیت .

 

2-سیف علی اکبر ، روان شناسی پژوهش  تهران ، آگاه 1367 .

 

3-شعاری نژاد ، علی اکبر ،روان شناسی یادگیری ، تهران : کتاب فروشی تهران 1343 .

 

4-معتمدی سید وحید و همکاران ، دیدگاه ها در زمینه آسیب شناسی دینی .

 

5-مقدم بدری ، کاربرد روانشناسی در آموزشگاه ..

 

و تجربیات سر گروه دینی و قرآن استان لرستان ، عبدالرضا بهرامی .



1- روان شناسي يادگيري ، ص 81 .

2- آموزش و پرورش و انگيزش تحصيلي در دانش آموزان ، ماهنامه تربيت ، ص 52 .

3- خلاصه مقالات همايش آسيب شناسي ديني ، ص 4.

4- ديدگاه در زمينه آسيب شناسي ديني ، ص 5 .

5- كاربرد روانشناسي در آموزشگاه ، ص 96 .

6- روش تدريس تربيت بدني ، ص 87 .

1- همان منبع ، ص 87 .

1- روان شناسي پژوهش ، ص 356 .

2- چگونه مي توان در تدريس موفق بود ، ماهنامه پيوند ، ص 45 .

1- سفينه البحار ، ج 2 ، ص287 .

 2-  سوره احزاب ، آيه 21 .